تفحص در نیمه شب!

دیشب به خاطر Search  یک کلمه به  یک وبلاگ آشنا رسیدم و حس کنجکاوی (نخونید فضولی) فعال شد تا اطلاعات بیشتری کسب کنم! لذا با خرج کردن دو سه ساعت از وقت خواب شروع به خوندن کل آرشیو وبلاگ مربوطه و کامنت هاش کردم در میان عملیات تفحص کامنت ها یک وبلاگ بسیار بسیار آشنای دیگر جلب توجه می کرد و چون قبلا کل وبلاگ آن شخص محترم را مطالعه کرده بودم  فقط پست های برگزیده (تاریخ های حساس) و کامنت ها بررسی شد×

در این میان وبلاگ دیگری جلب توجه کرد و مجبور شدم (مجبور شدما) نیمی از آرشیو آن وبلاگ را مطالعه کنم!

در نتیجه : دیر خوابیدم و صبح خواب موندم و صبحانه را در حال دویدن روی پل عابر خوردم و مترو خراب شد و با تاخیر به سر کار رسیدم!


نتیجه اخلاقی : باید به احساسات پاسخ داد، خواب مهم نیست!