زهیر

من این دو حرف نوشتم چنان که غیر ندانست تو هم ز روی عنایت چنان بخوان که تو دانی

زهیر

من این دو حرف نوشتم چنان که غیر ندانست تو هم ز روی عنایت چنان بخوان که تو دانی

خائن کیست؟

امروز ساعت 11:35 صبح



وارد فضای جدیدی شدم، در سال های گذشته در این جمع حضور داشتم اما نه به عنوان هوادار!

بلکه فقط به عنوان شرکت کننده در مراسم ها، اما این بار فرق داشت.

این بار نشست هواداران بود و من برای اولین بار خودم رو در این جمع معرفی کردم.

فضای مجازی بعضی دوستان رو هفته پیش کشف کرده بودم!

در اولین حضور ترجیح دادم زیاد صحبت نکنم و بیشتر به شناسایی محیط و افراد بپردازم.

بعضی از افراد رو از قبل می شناختم:

دکتر 47 ساله آشناترین چهره بود که در همه مراسم ها با او صحبت کرده بودم. (مطمئناً یادشان نبود)

ستوان دوم را چند روز قبل از شب یلدا و هنگام گرفتن دعوت نامه دیده بودم.

مدیر جدید نزدیک یک سال است جزو دوستان یاهو مسنجری من است، من او را می شناختم اما او مرا.......! امروز با هم آشنا شدیم.

محیط واقعاً گرمی بود. (خدا را شکر پنجره باز بود!!!)

مراسم در کنار یک سفره هفت سین چشمک زن (چراغ های رنگی) برگزار شد.



و آش خوشمزه ای بود.




به رسم یک لر .... سلام.

نظرات 2 + ارسال نظر
بهنامترین 24 اسفند 1387 ساعت 02:59 ب.ظ http://behnamtarin.persianblog.ir

بهنامترین 24 اسفند 1387 ساعت 03:01 ب.ظ http://behnamtarin.persianblog.ir

ب رسم یک لر؟به به .میبینم که جاسوس بازی بودی دیروز.سلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد